گردش آخر هفته
1392/1/29 سامبولی بلیک دیروز چند شنبه بود؟؟؟؟؟ پنجشنبه خب این یعنی مامانی کلاس داره و طبق معمول یا بنده باید برم خونشون یا ایشون باید بیاد خونه ما. اما این دفعه من نرفتم چون کار داشتم. به جاش مامانی و ریحان اومدن. صبح ریحان خانمی که سرما خورده بود یه سیخ کباب خورد و بعدشم همش تو حیاط بود. هر چی بهش میگفتیم دختر بیا تو اتاق سرمات بدتر میشه . . . . حرف تو گوشش نمیرفت. یه بارم که اومد تو اتاق با یه کاسه چینی قدیمی که داشت بازی میکرد یهو بی هوا کوبید تو سر مادرجون. منم که سرم تو گوشیم بود فقط یه لحظه صدای مادرجون رو شنیدمو بعدشم یه ضربه شدیدی به آرنجم وارد شد و نعره ش...
نویسنده :
خاله مرمر
0:55